حیوان، وسیلهى خداشناسى و وسیلهى آزمایش انسان می شود. حیوان، معجزه الهى و وسیلهى قهر الهى مىشود.
همانطور که چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم، اژدها وسیلهى حقّانیّت موسى، نهنگ مأمور تنبیه یونس، موریانه وسیلهى کشف مرگ سلیمان، سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانى و ابابیل مأمور سرکوبى فیل سواران شد.
«فَلَمَّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ما لَبِثُوا فِی الْعَذابِ الْمُهِینِ» (سبا 14)
پس چون مرگ را بر سلیمان مقرّر داشتیم، کسى جنّیان را از مرگ او آگاه نساخت مگر جنبندهى زمین (موریانه) که عصایش را (به تدریج) مىخورد، پس چون سلیمان به زمین افتاد جنّیان دریافتند که اگر غیب مىدانستند، در آن عذاب خوار کننده (کارهاى سخت) نمىماندند.
حضرت على علیه السلام مىفرماید: «فلو ان احدا یجد الى البقاء سلما او الى دفع الموت سبیلا لکان ذلک سلیمان ابن داود الذى سخر له ملک الجن و الانس مع النبوة و عظیم الزلفة» (نهج البلاغه، خطبه 182) اگر کسى براى ماندن و بقا راهى داشت و مىتوانست از مرگ در امان بماند، همانا سلیمان بود که جن و انس در تسخیر او بودند و مقام نبوت را دارا بود و قرب و منزلتى بزرگ داشت.
«منسأة» به معناى عصا و به گفته روایات مراد از «الْعَذابِ الْمُهِینِ» کارهاى سختى بود که جنّیان انجام مىدادند.(تفسیر مجمع البیان)
بر خلاف تورات کنونى که حضرت سلیمان را یک پادشاه جبار و بتخانه ساز و تسلیم هوسهاى زنان معرفى کرده (تورات کتاب اول ملوک و پادشاهان) ،قرآن مجید سلیمان را یک پیغمبر بزرگ خدا مىشمرد، و او را به عنوان سمبل قدرت و حکومت بى نظیر مطرح کرده، و در لابلاى بحثهاى مربوط به سلیمان درسهاى بزرگى به انسانها داده که هدف اصلى از ذکر این داستانها همان عبرتها بوده است
1ـ زمان مرگ، به دست خداست. «قَضَیْنا»
2ـ مرگ، حتّى به سراغ کسانى که نبوت و سلطنت را یک جا دارند مىرود. «قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ»
3ـ حیوانات، مأموران خدا هستند. «دَلَّهُمْ ... دَابَّةُ الْأَرْضِ»
4ـ جنّ، غیب نمىداند. (با افتادن سلیمان به زمین، هم خود جنّ فهمید که غیب نمىداند و هم مردم فهمیدند که ادّعاى جنّ مبنى بر آگاهى از غیب بیهوده است.) «تَبَیَّنَتِ ... لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ» ...
5ـ جنیان داراى احساس عزّت و ذلّت و گریز از کار سخت هستند. «ما لَبِثُوا فِی الْعَذابِ الْمُهِینِ»
حیوانات مأموران خدا هستند
2ـ عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ مىکند. «إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ» (توبه، 40)
3ـ کلاغ، معلّم بشر مىشود. «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً» (مائده، 31)
4ـ هدهد، مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس مىشود. «اذْهَبْ بِکِتابِی هذا» (نمل، 28)
5ـ ابابیل، مأمور سرکوبى فیل سواران مىشود. «وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابِیلَ»( فیل، 3)
6ـ اژدها، وسیلهى حقّانیّت موسى مىشود. «هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ»( اعراف، 107)
7ـ نهنگ، مأمور تنبیه یونس مىشود. «فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ» (صافات، 142)
8ـ موریانه وسیلهى کشف مرگ سلیمان مىشود. «تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ»( سبأ، 14)
9ـ سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانى مىشود. «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصِیدِ» (کهف، 18)
10ـ چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم مىشود. «فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ»( بقره، 260)
11ـ الاغ، سبب یقین عُزیر به معاد مىشود. «وَ انْظُرْ إِلى حِمارِکَ» (بقره، 259)
12ـ شتر، گاو و گوسفند در حج، شعائر الهى مىشوند. «وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ» (حج، 36)
13ـ حیوان، وسیلهى خداشناسى مىشود. «أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ» (غاشیه، 17)
14ـ حیوان، وسیلهى آزمایش انسان مىشود. «تَنالُهُ أَیْدِیکُمْ وَ رِماحُکُمْ» (مائده، 94)
15ـ حیوان، معجزه الهى مىشود. «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ» (اعراف، 73)
16ـ حیوان، وسیلهى قهر الهى مىشود. «الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ»( اعراف، 133) و نیز در قرآن چندین سوره به نام حیوانات است: بقره، انعام، نحل، نمل، عنکبوت و فیل.
بر خلاف تورات کنونى که حضرت سلیمان را یک پادشاه جبار و بتخانه ساز و تسلیم هوسهاى زنان معرفى کرده (تورات کتاب اول ملوک و پادشاهان) ،قرآن مجید سلیمان را یک پیغمبر بزرگ خدا مىشمرد، و او را به عنوان سمبل قدرت و حکومت بى نظیر مطرح کرده، و در لابلاى بحثهاى مربوط به سلیمان درسهاى بزرگى به انسانها داده که هدف اصلى از ذکر این داستانها همان عبرتها بوده است.
در آیات 12 تا 14 سوره مبارکه سبا دیدیم که خداوند مواهب عظیمى به این پیامبر بزرگ داد، مرکبى بسیار سریع و تندرو که با آن مىتوانست در مدتى کوتاه سراسر کشور پهناورش را سیر کند، مواد معدنى فراوان براى انواع صنایع و نیروى فعال کافى براى شکل دادن به این مواد معدنى
چگونه موریانهاى او را بر زمین افکند، و تمام رشتههاى کشور او را به هم ریخت، آرى یک عصا نیروى فعال کشورى پهناور را به حرکت در آورده بود، و یک موریانه آن را از حرکت باز داشت!
او با بهرهگیرى از این وساdل معابد بزرگى ساخت، و مردم را به عبادت ترغیب نمود، و نیز براى پذیرایى از لشکریان و کارمندان حکومت و تودههاى مستضعف مردم برنامه وسیع و گستردهاى تنظیم کرد که از نمونه ظروفش که در آیات ذکر شده آمده است مىتوان بقیه را حدس زد.
در برابر همه این مواهب به او دستور شکرگزارى داد، با تاکید بر این مطلب که حق شکر نعمتهاى خدا را کمتر کسى مىتواند بجا آورد! سپس روشن ساخت که مردى، با این قدرت و عظمت چقدر در برابر مرگ آسیب پذیر و ناتوان بود، که در یک لحظه به مرگ ناگهانى از دنیا رفت، آن چنان که اجل حتى مجال نشستن و یا خوابیدن در بستر را به او نداد تا مغروران سرکش گمان نکنند اگر به جایى رسیدند و قدرتى کسب کردند در واقع توانا شدهاند که جن و انس، شیطان و پرى خدمتکار او بودند و زمین و آسمان جولانگاه او بود، در یک لحظه کوتاه همچون حبابى بر امواج دریا محو و نابود شد!
و چگونه موریانهاى او را بر زمین افکند، و تمام رشتههاى کشور او را به هم ریخت، آرى یک عصا نیروى فعال کشورى پهناور را به حرکت در آورده بود، و یک موریانه آن را از حرکت باز داشت!.
این را نیز باید یادآورى کنیم که متاسفانه داستان حضرت سلیمان مانند بسیارى از داستانهاى انبیا، با روایات مجعول آمیخته شده، و خرافاتى به آن بستهاند که چهره این پیامبر بزرگ را دگرگون ساخته، و بسیارى از این خرافات از تورات کنونى گرفته شده است اما اگر ما به آنچه قرآن گفته قناعت کنیم هیچ مشکلى پیش نخواهد آمد.
اخذ:تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ج9
2- تفسیر نمونه ج 18
3- نهج البلاغه، خطبه 182
4- تفسیر مجمع البیان
کلمات کلیدی: